آمریکا چگونه با هالیوودش قهرمان ملی می سازد؟
به گزارش وبلاگ زندگی، یکم ژانویه سال 1863 میلادی اعلامیه لغو برده داری در آمریکا صادر شد؛ اعلامیه ای که می گوید آبراهام لینکلن قهرمان ملی آمریکا و قهرمان اخلاق بشری است؛ ولی خیلی واقعیت های دیگر را نمی گوید.
به گزارش گروه فرهنگی وبلاگ زندگی، آبراهام لینکلن برای آن که قهرمان ملی آمریکا با چهره ای انسانی باشد، چه مسئله ای داشت؟ همان مسئله ای که همه در جامعه آمریکا داشتند؛ هوادار برده داری بود! و فرموده بود: مردم حق ندارند برده داری را از این سرزمین حذف نمایند. اگر حتی یک نفر برده داری را در سرزمین انتخاب کند، همه دیگر افراد حق ندارند، وی را منع نمایند.
او در سال 1864 در سندی که به نامه ای به آلبرت هادگز مشهور است، هم فرمود: من برای حفظ قانون اساسی سعی کردم، حتی اگر به حفظ برده داری یا هر چیز جزیی تری بینجامد. آنالیز سخنان و اقدامات لینکلن نشان می دهد مشکل او همان مشکل فرهنگ برده داری در آمریکا بوده که هنوز هم به تضییع حقوق سیاه پوستان و نگاه تحقیرآمیز و تبعیض آمیز به آنان منجر می گردد و مدام حوادث تلخ در پی می آورد. بی دلیل نیست که جامعه آمریکا، نژادپرست و دارای فرهنگ طبقاتی مبتنی بر رنگ پوست است؛ تا جایی که باراک اوباما نیز گفت: نژادپرستی در جامعه آمریکا ریشه دوانده و یک شبه حل نمی گردد.
تحریک برده ها به شورش!
چطور شد که لینکلن فرمان لغو برده داری را داد؟ ماجرا از این قرار بود که وقتی او رئیس جمهور شد 11 ایالت جنوب آمریکا به دلایل مالی از ایالات متحده آمریکا جدا شدند و خودشان ایالات مؤتلفه آمریکا را تشکیل دادند. شمالی ها صنعتی بودند و کارخانه دار و جنوبی ها کشاورز و برده دار؛ در سیاست و اقتصاد تضاد منافع وجود داشت. این طوری بود که ناگهان جنگ شد. کدام جنگ؟ جنگ داخلی آمریکا؛ از سال 1861 تا 1865 میلادی.
لینکلن برای این که در جنگ داخلی پیروز گردد و به قول خودش اتحادیه حفظ گردد، دست گذاشت روی قدرت مالی جنوبی ها و آن ها را تهدید کرد که اگر به شمال نپیوندند، برده هایشان را آزاد می نماید! همین تهدید، شد مقدمه فرمان الغای برده داری که در سال 1862 صادر شد. جنوبی ها هم دیدند لینکلن دارد واقعا برده هایشان را ـ که همواره هم دنبال آزادی بودند ـ تحریک می نماید که شورش نمایند یا به سمت شمال فرار نمایند و آتش جنگ بالا گرفت.
درست وسط جنگ یعنی در سال 1863 لینکلن تهدیدش را عملی کرد و فرمان لغو برده داری را صادر کرد. 600 تا 850 هزار نفر مُردند تا بالاخره جنگ تمام شد و لینکلن پیروز شد و اتحادیه حفظ شد.
فقط و فقط حفظ اتحادیه!
جالب این که خود لینکن هم مدعی نبود که برای الغای برده داری جنگیده است و هیچ کسی هم برای این هدف والا نمی جنگید. این فقط بزکی است به سبک هالیوودی تا آمریکایی ها برای خودشان یک قهرمان ملی بسازند.
لینکلن در سال 1862 در جواب مقاله ای در یک نشریه که خواستار الغای فوری برده داری شده بود، نامه ای نوشت و باز فرمود: من اتحادیه را حفظ می کنم. با کوتاه ترین راه ممکن به وسیله قانون اساسی آن را حفظ می کنم. به زودی اقتدار ملی دوباره بازخواهد گشت و به زودی اتحادیه دوباره همان اتحادیه پیشین خواهد شد. اگر کسانی باشند که نخواهند جز با از بین بردن برده داری به حفظ اتحادیه یاری نمایند، من با آن ها موافقت نخواهم کرد. هدف اصلی من در این مبارزه این است که اتحادیه را حفظ کنم، نه این که برده داری را حفظ کنم یا از بین ببرم. اگر می توانستم اتحادیه را بدون آزاد کردن هیچ برده ای حفظ کنم، این کار را می کردم، اگر می توانستم اتحادیه را با آزاد کردن تمام بردگان حفظ کنم، این کار را می کردم و اگر می توانستم اتحادیه را با آزاد کردن گروهی از بردگان و برده نگه داشتن گروهی دیگر حفظ کنم باز هم این کار را می کردم. هر آن چه درباره برده داری و نژاد رنگین انجام دهم بدین دلیل انجام می دهم که فکر می کنم می تواند به حفظ اتحادیه یاری کند.
کتاب می نویسند، فیلم می سازند!
حالا چگونه است که امروزه بسیاری از آمریکایی ها و مردمان کشورهای دنیا از جمله ایران که نام لینکلن را شنیده اند و می دانند او رئیس جمهور آمریکا بوده، گمان می نمایند او به خاطر الغای برده داری در آمریکا جنگ راه انداخته؟ این را دیگر باید از شعبده های چیره دستانه آمریکایی ها دانست که درباره لینکن کتاب می نویسند و فیلم می سازند و با اعمال سلطه فرهنگی این توانایی را دارند که قهرمان های هالیوودی غیرواقعی و غیرتاریخی بسازند؛ قهرمان هایی که در تاریخ این کشور وجود نداشته اند.
رهبر انقلاب در یک سخنرانی در سال 1394 به همین موضوع اشاره فرمودند و چنین شرح دادند: آبراهام لینکلن که می گویند این [برده داری] را حذف نموده است، برحسب دقت های تاریخی ای که کسانی نموده اند، واقعیت قضیه این نیست. مسأله حذف بردگی نیست. مسأله شمال و جنوب بود و جنگ های دامنه دار و ریشه دار چندساله شمال و جنوب آمریکا و بحث دعوای بین زمین داری و کشاورزی از یک طرف و صنعت از یک طرف. دعوا سر این حرف ها بود. بحث این نبود که واقعا به خاطر احساسات انسان محبت آمیز [باشد].
سوال مهم تر!
از لینکلن و الغای برده داری که بگذریم، می رسیم به خود برده داری که اصلا از کجا آمد و چرا؟ این سوال مهم تری است. 4 میلیون برده که پس از جنگ داخلی آمریکا آزاد شدند از کجا آمده بودند؟ از قرن 17 تا 19 میلادی توسط اروپایی ها از سرزمین های آفریقایی و سایر نقاط دنیا ربوده شده و برای کار اجباری و مجانی به آمریکا برده شده بودند؛ بعضی خودشان و بعضی اجدادشان. پیش از استقلال آمریکا و تشکیل ایالات متحده نیز استعمارگران اروپایی به ویژه بریتانیایی ها و هلندی ها و اسپانیایی ها مردم عادی را از آفریقا می ربودند و اسیر می کردند و برای کار اجباری به مستعمراتشان در سرزمین تازه کشف شده آمریکا می بردند. بنا به تخمین بین سال های 1500 تا 1800 میلادی بیش از 15 میلیون برده سیاه پوست به آمریکا انتقال یافته اند.
نکته جالب تر این که تا سال 1840 میلادی، تجارت برده تقریبا در سراسر دنیا ممنوع شده بود، ولی در آمریکا همچنان ادامه داشت. این نکته آخر را برای این مطرح کردیم؛ چون خیلی ها گمان می نمایند لینکلن پیشگام لغو برده داری در دنیا هم بوده است!
امروز در تاریخ مناسبت های دیگری هم هست
امروز 12 دی مصادف با اول ژانویه میلادی و 17 جمادی الاول هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت های دیگری هم دارد.
ـ زادروز ابوحامد امام محمد غزالی دانشمند و فیلسوف نامی ایرانی در سال 450 قمری
ـ زادروز سید محمد علی شاه عبدالعظیمی فقیه و نویسنده مشهور در سال 1258 قمری
ـ شروع سال میلادی
ـ روز استقلال کشور کامرون از استعمار فرانسه در سال 1960 میلادی
ـ رسمیت یافتن یورو به عنوان پول واحد اروپا در سال 202 میلادی
ـ درگذشت مظفرالدین قاجار در سال 1285 شمسی
منبع: خبرگزاری دانشجو